و اگر خداوند بلایی به تو برساند، بازدارندهای جز خود او برای آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خیری به تو برساند بدان که او بر هر کاری تواناست.
تنها خداست که میدهد و میستاند؛ زنده میکند و میمیراند؛ روزی میدهد و باز میگیرد:
﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ*إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ*قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ*قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ*أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ*قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ*قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ*أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ*فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾ (الشعراء:69-77).
چنین بود که به پدرش و قومش گفت که شما چه میپرستید؟ / گفتند بتانی میپرستیم و در خدمت آنها معتکفیم / [ابراهیم] گفت آیا چون آنان را به پرستش میخوانید، ندای شما را میشنوند؟ / یا برای شما سودی یا زیانی دارند / گفتند نه ولی پدرانمان را یافتیم که چنین میکردند / [ابراهیم] گفت آیا در آنچه میپرستید تامل نکردهاید؟ / هم شما و هم نیاکان کهنتان / [بدانید که] آنها دشمن منند، بر خلاف پروردگار جهانیان.
برای آن که مدل قذافی، صدام حسین، ابو رقیبه، بن علی و امثال آنان تکرار نشود، ملتها باید تغییر کنند. انسان باید به بندهای تبدیل شود که رو به سوی خدای یگانه مینهد و به تعظیم و ستایش و ثنای او میپردازد. در غیر این صورت دیکتاتورها با اسما و عناوین و اشکال جدید سر بر میآورند و نظامهای سیاسی نمیتوانند مانع آنان شوند و دموکراسی قادر نخواهد بود ضمانتهایی به ملتها بدهد که از هژمونی آنها بکاهد. تغییر انسان تنها راه رهایی ملتهاست. کشته شدن یک حاکم خودکامه و شکست یک مستبد و فروپاشی نظام دیکتاتوری به عملهای جراحی شباهت دارد که نمیتواند بیماری را ریشهکن کند؛ زیرا ریشهکن کردن آن به نهادینه کردن اصل توحید در دلهای مؤمن و پاک نیاز دارد. به تحکیم سیستم آموزشی تربیتی قوی مبتنی بر رویکرد قرآن به انسان و جهان و زندگی نیازمند است. پس ای ملتهای آزاده دعوتگران الهی را اجابت کنید و کسانی که یقین ندارند شما را از راه به در نبرند.
پس از تحکیم توحید برای بازسازی امت، گام بعدی ایجاد نظام تربیتی آموزشی قوی است که بتواند انسان را پاک و پیراسته سازد و زندگی او را سامان دهد. قواعد آبادگری را بنا و پایههای آن را محکم کند. امت باید درون خود را بازسازی کند تا یکایک افراد آن مانند این مثال زیبای قرآنی باشند آنجا که میفرماید:
﴿ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ*وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ﴾ (النحل:75-76).
خداوند مثلی میزند بین بردهای مملوک که قدرت بر هیچ کاری ندارد و بین کسی که از سوی خویش به او روزی نیکویی بخشیدهایم و او از همان پنهان و آشکار میبخشد، آیا این دو برابرند؟ سپاس خداوند را، آری بیشترینهشان در نمییابند.
و [همچنین] خداوند از دو مرد مثلی میزند که یکی از آن دو گنگ است و قدرت بر هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا که میفرستدش، خیری به بار نمیآورد، آیا او و کسی که به داد فرمان میدهد و در راه راست میرود، برابرند؟
نظرات